کوچینگ وجودی در کلاس درس با الهام از فیلم سینمایی ذهنهای خطرناک Dangerous Minds
کوچینگ وجودی در کلاس درس با الهام از فیلم سینمایی ذهنهای خطرناک Dangerous Minds

فیلم Dangerous Minds را میتوان یکی از نمونههای نادر «کوچینگ وجودی در بستر آموزش» دانست.
در کوچینگ وجودی، تمرکز بر این است که فرد:
- خودش را بشناسد،
- معنای زندگیاش را کشف کند،
- و مسئولیت انتخابهایش را بپذیرد.
خانم جانسون بهجای اینکه به شاگردانش بگوید: «باید موفق شوید»، از آنها میپرسد:
موفقیت برای تو یعنی چه؟
تو چه کسی میخواهی باشی؟
کجاها دروغهایی را که جامعه بهت گفته، باور کردی؟
او در واقع به آنان فرصت «دیدن خود» را میدهد.
در دنیای پر از قضاوت و برچسب، این بزرگترین هدیهی یک کوچ است:
دیدن، بیآنکه داوری کند.
در کوچینگ وجودی، ما میگوییم:
"وظیفه کوچ، فراهمکردن فضا برای بیداری و رشد است، نه برای پند و نصیحت."
و این دقیقاً کاری است که خانم جانسون میکند.
مقایسهی فلسفی: از سقراط تا رابین ویلیامز تا لوئن جانسون
ردیف | آموزگار | رویکرد فلسفی | جوهرهی تربیتی | پیام اصلی |
1 | سقراط | فلسفهی گفتوگو (دیالکتیک) | آگاهی از نادانی خودت را بشناس | خودت فکر کن |
2 | جان کیتینگ (Dead Poets Society) انجمن شاعران مرده | اگزیستانسیالیسم شاعرانه | آزادی و رهایی از تقلید | لحظه را دریاب (Carpe Diem) |
3 | لوئن جانسون (Dangerous Minds) | تربیت وجودی- اجتماعی | بیداری درون در دل جبر اجتماعی | تو حق انتخاب داری، حتی در تاریکی |
هر سه شخصیت، معلمانی هستند که در واقع «فیلسوفان زیستن»اند، نه ناقلان درس!!!
آنها باور دارند که آموزش، اگر به خودآگاهی منجر نشود، فقط حافظه را پر میکند نه روح را...!!!
لوئن جانسون با زبان خیابان، کاراته، شعر، و عشق، همان کاری را میکند که سقراط با پرسش میکرد و جان کیتینگ با شعر:
او شاگردانش را به خودِ حقیقیشان دعوت میکند.
کوچینگ در بستر اجتماع آسیبدیده
کوچینگ لوئن جانسون، یک کوچینگ کلاسیک نیست که در دفتر و با هدف شغلی انجام شود.
او در بستر یک جامعهی زخمخورده و فقرزده، کوچینگ تابآوری و معنا را آموزش میدهد.
در چنین بافتی، کوچ باید سه چیز داشته باشد:
1. حضور اصیل: (Authentic Presence)او با شاگردانش «نقش» بازی نمیکند، خودش است.
2. درک همدلانه: (Empathic Understanding) او از فقر و ترس آنان نمیترسد، درونشان را میفهمد.
3. شجاعت وجودی: (Existential Courage) او در مقابل سیستم و قواعد خشک، جرأت متفاوت بودن دارد.
او به شاگردانش یاد میدهد که هر انسان، حتی اگر فقیر و طردشده باشد، میتواند در لحظهی تصمیم، انسان آزاد شود.
از دید روانشناسی تحول (Transformational Psychology)
از نگاه روانشناسی تحول، هر انسان در مسیر رشد، نیازمند سه مرحله است:
1. بحران (Crisis) – تجربهی شکست، طرد یا ناتوانی.
2. آگاهی (Awareness) – دیدن واقعیت درونی بدون انکار.
3. اقدام (Action) – انتخاب تازه از جایگاهی آگاه.
فیلم سینمایی ذهنهای خطرناک دقیقاً این سه مرحله را در قالب کلاس درس نشان میدهد.
دانشآموزان در ابتدا در مرحلهی بحراناند (خشم، ناامیدی، خشونت).
با ورود لوئن، آگاهی بهتدریج ایجاد میشود (شعر، گفتوگو، مرگ، انتخاب).
و سرانجام، برخی از آنان تصمیمهای تازه میگیرند، گامی کوچک اما واقعی به سوی تغییر.
تمرینهای کوچینگی برای معلمان و والدین از دل فیلم
تمرین ۱: گفتوگوی سقراطی با نوجوانان
بهجای گفتن “باید درس بخونی”، بپرس:
«اگه درس نخونی، به نظرت چه چیزی در زندگیت تغییر میکنه؟»
«برای تو موفقیت یعنی چی؟»
اینجا نوجوان شروع میکند به اندیشیدن نه دفاع کردن.
تمرین ۲: استفاده از زبان شعر یا موسیقی برای ارتباط عاطفی
یکی از اشعار یا ترانههایی که نوجوانان دوست دارند را انتخاب کنید.
با هم دربارهی معنا، احساس، و تجربهی شخصیشان حرف بزنید.
شعر میتواند پلی باشد میان ذهن و دل و جان آدمی، میان معلم و شاگرد، میان والدین و نوجوان.
تمرین ۳: گفتوگو دربارهی انتخاب و مسئولیت
در یک جلسهی خانوادگی یا کلاسی، این جمله را محور گفتوگو کنید:
«آیا ما همیشه حق انتخاب داریم؟»
و به آنها نشان دهید که حتی در نداشتن قدرت بیرونی، قدرت درونیِ «واکنش آگاهانه» همیشه باقی است.
تمرین ۴: کوچینگ امید در دل ناامیدی
از هر شاگرد بخواهید یک جمله بنویسد که با «اگر......» شروع شود:
«اگر بتوانم یک چیز را در زندگیام عوض کنم..................»
سپس از او بپرسید: «قدم اولش چیست؟»
اینجا نقطهی آغاز تحول است، از رؤیا و آرزو به عمل.
پیام نهایی فیلم از دید کوچینگ و فلسفهی زیستن
فیلم سینمایی «ذهنهای خطرناک» در اصل یادآور این حقیقتاست که:
هیچ انسانی خطرناک نیست، خطر واقعی در بیمعنایی و ناامیدی است.
لوئن جانسون با عشق، آگاهی و جرأت، نشان میدهد که تربیت یعنی:
- برانگیختن تفکر،
- بیدار کردن احساس،
- و بخشیدن امید به کسانی که باور کردهاند هیچ نوری در کار نیست.
در واقع، او به شاگردانش یاد میدهد:
«تو محکومِ محلهات نیستی؛ تو فرزندِ انتخابهایت هستی.»
اشتراک گذاری این مقاله:
یک نکته ی انسانی و اخلاقی برای شما انسان فهیم و فرهیخته: به حکم انسانیت و اخلاق این مطلب را کپی کنید و با ذکر منبع برای دیگران ارسال کنید.
منبع: سایت کوچینگ تحول آرام و تدریجی: www.cgtcoaching.ir
دیدگاه خود را بنویسید